English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6349 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
undocumented U فاقد مدارک قانونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nonage U فاقد اهلیت قانونی
cost records U مدارک قیمت تمام شده مدارک تعیین ارزش
demur U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
unqulified U فاقد شرایط لازم فاقد صلاحیت غیرصالح
single track U فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
to lay down a rule U قانونی را درست کردن قانونی را وضع نمودن
acentrous U فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
reference U مدارک
resources U مدارک
references U مدارک
automatic release date U تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
record count U شمار مدارک
application papers U مدارک درخواستنامه
application credentials U مدارک درخواستنامه
training publication U مدارک اموزشی
application documents U مدارک درخواستنامه
privileged communication U مدارک محرمانه
record management U مدیریت مدارک
interrecord gap U شکاف بین مدارک
lost documents U اسناد و مدارک گم شده
internal evidence U مدارک یاگواه درونی
cumulative evidence U قرائن یا مدارک اضافی
office of records U بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
documentation U مدرک یا مدارک اسناد
record gap U شکاف بین مدارک
record blocking U کنده یی کردن مدارک
documentation U ارائه اسناد یا مدارک
restricting U بازداشت طبقه بندی مدارک
document comparison utility U برنامه کمکی مقایسه مدارک
classified material U مدارک طبقه بندی شده
indirect evidence U مدارک و ادله غیر مستقیم
limited access U دراری محدودیت مدارک محدود
administrative crypto account U نگهداری اسناد و مدارک محرمانه
medical records U پرونده پزشکی مدارک بهداشتی
restricts U بازداشت طبقه بندی مدارک
restrict U بازداشت طبقه بندی مدارک
access to classified material U دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
accountable cryptomaterial U مدارک و وسایل طبقه بندی شده
Here are my car registration papers. بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
internal evidence U مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
legitimates U عذر قانونی قانونی
legitimated U عذر قانونی قانونی
legitimate U عذر قانونی قانونی
legitimating U عذر قانونی قانونی
disposal U انهدام اسناد و مدارک یا وسایل مصرف واگذار کردن
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
sanitize U حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
scientific socialism U بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
sans U فاقد
frees U فاقد
freeing U فاقد
ex U فاقد
anurous U فاقد دم
scentless U فاقد بو
bankrupt of U فاقد
free U فاقد
freed U فاقد
ex- U فاقد
dis qualified U فاقد قابلیت
indiscreet U فاقد حس تشخیص
homely U فاقد جمال
acholous U فاقد صفرا
undocumented U فاقد ویزا
exhaust bin level U فاقد موجودی
acolous U فاقد اعضاء
ametabolic U فاقد دگردیسی
unmeet U فاقد صلاحیت
unmennerly U فاقد رفتارشایسته
dis qualified U فاقد شرایط
antipathetic U فاقد تمایل
landlessness U فاقد زمین
paratactic U فاقد روابط
impersonal U فاقد شخصیت
lacked U فاقد بودن
inexpert U فاقد خبرگی
lacks U فاقد بودن
astomatal U فاقد دهان
abulic U فاقد اراده
without U انطرف فاقد
ametabolous U فاقد دگردیسی
acholic U فاقد صفرا
unmannered U فاقد رفتارشایسته
toom U فاقد لاغر
visionless U فاقد دید
without engagement U فاقد تعهد
burdened U فاقد حق تقدم
landless U فاقد زمین
shorthanded U فاقد کارگرکافی
lack U فاقد بودن
ad hoc U فاقد عمومیت
inertialess U فاقد اینرسی
impassible U فاقد احساس
incoordinate U فاقد حس همکاری
incompetent U فاقد صلاحیت
intestable U فاقد صلاحیت
inertialess U فاقد لختی
dishonest U فاقد امانت
stolidly U فاقد احساس
unobtrusively U فاقد جسارت
unobtrusive U فاقد جسارت
stolid U فاقد احساس
unnerving U فاقد عصب کردن
unnerved U فاقد عصب کردن
unnerves U فاقد عصب کردن
unnerve U فاقد عصب کردن
denitrify U فاقد نیترات کردن
depersonalize U فاقد شخصیت کردن
unmans U فاقد مردانگی کردن
unmanning U فاقد مردانگی کردن
unman U فاقد مردانگی کردن
fatherless U فاقد مولف معلوم
unqualified U فاقد شرایط لازم
intestate U فاقد وصیت نامه
untune U فاقد هم اهنگی کردن
deaf U فاقد قوه شنوایی
unfeeling U بیحس فاقد احساسات
aplacental U فاقد جفت جنین
irretentive U فاقد قوه ضیط
irretractile U فاقد قوه قبض
agamous U فاقد الت جنسی
asexual U فاقد خاصیت جنسی
stereotyped U فاقد نبوغ وابتکار
inexpessive U فاقد قوه فهماندن
one track U فاقد قوه ارتجاعی
inerrancy U فاقد غلط و اشتباه
systemoless U فاقد سیستم صحیح
moneyless economy U اقتصاد فاقد پول
incapacitation U فاقد صلاحیت کردن
imperscriptible U فاقد اجازه نوشته
deafest U فاقد قوه شنوایی
deafer U فاقد قوه شنوایی
acheiria U فاقد قوهء لامسه
ineligible U فاقد شرایط لازم
duty free U فاقد حقوق گمرکی
azoic U فاقد نشان زندگی
unthinking U فاقد قوهی تفکر
shapeless U فاقد شکل معین
unaccounted U حساب نشده فاقد توضیح
morons U فرد فاقد رشد فکری
insolvent U فاقد توانایی پرداختن دیون
moron U فرد فاقد رشد فکری
clean U هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
cleanest U هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
cleans U هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
color blind U فاقد حساسیت نسبت برنگ
indign U فاقد شایستگی خشمگین کردن
inartistic U فاقد اصول هنری بی هنر
visionless U فاقد حس بینش ومال اندیشی
cleaned U هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
coreless induction furnace U کوره القائی فاقد هسته
straw boss U [سرپرست فاقد اختیارات کافی]
disqualifying U فاقد شرایط لازم دانستن
disqualify U فاقد شرایط لازم دانستن
achordata U جانوران فاقد ستون فقرات
desex U فاقد قوه جنسی کردن
desexualize U فاقد قوه جنسی کردن
inert U فاقد نیروی جنبش بیروح
non cohesive soil U خاکی که فاقد چسبندگی باشد
abranchiate U فاقد برانشی یادستگاه تنفس
disqualified U فاقد شرایط لازم دانستن
disqualifies U فاقد شرایط لازم دانستن
apteral U ایوان ستوندار فاقد ستونهای کناری
tone deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
albino U شخص فاقد مواد رنگ دانه
He is only half a man . U مردانگی ندارد (فاقد قدرت وشجاعت )
albinos U شخص فاقد مواد رنگ دانه
undemonstrative U فاقد ضمیر اشاره غیر مدلل
despiritualize U فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
tone-deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
disbud U غنچههای درخت را چیدن فاقد غنچه کردن
He has no influence . He cuts no ice. He carries no weight U دیگر کلاهش پشم ندارد ( فاقد نفوذ است )
zooflagellate U اغازیان شبه گیاه فاقد خاصیت جذب نور
to leave yourself open to the charge of lacking seriousness U خود را در معرض اتهام فاقد جدیت بودن گذاشتن
demarche U بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
virtual temperature U دمایی که ذرهای از هوا داراخواهد بود اگر فاقد بخار اب باشد
open jet tunnel U تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
depository U بایگانی مدارک بایگانی راکد
clear air turbulence U اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
serfs U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
bow wave U موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
serf U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
copyrights U حق قانونی
regulars U قانونی
lawlessness U بی قانونی
statutory law U قانونی
official U قانونی
legal medicine U طب قانونی
constitutional U قانونی
anarchy U بی قانونی
canonical U قانونی
regular U قانونی
statutory U قانونی
lawless U بی قانونی
forensic medicine U طب قانونی
Recent search history Forum search
2purchase off the registry
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
2reintroduce?
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com